محل تبلیغات شما

بی شک فروغ فرخزاد اصلی ترین شاعری است که به مفهوم درست از تعاریف نیما درباره شعر رسید و راه را برای ادامه ی شعر نو باز کرد.هرچند باید حرف فروغ را درباره ی مجموعه های اسیر و دیوار و عصیان قبول کرد اما شاید همین مجموعه ها را نیز بتوان بعنوان تجربه در رسیدن به زبان تولدی دیگر پذیرفت.باید قبول کرد فروغ فرخزاد توانست با استفاده از درک درست و نگاه مادرانه ی خود به زبان،اصالت و حقیقت موسیقی شعر را به آن برگرداند.فروغ فرخزاد با نگاهی که به زندگی و محیط خود داشت،و با تکیه بر ذهن تصویرمدار خود راهی را که نیما برای اجرای شعر پیشنهاد نموده بود (شعری که باید اجرا شود) در دو مجموعه ی آخر خود عملی کرد.

جهان بینی فروغ به معنای واقعی آن،جهان بینی است! و گستره ی جغرافیایی آن ضمن حفظ فرهنگ بومی خود از لحاظ بافت معنایی و مفاهیم در مرزهای ذهنی یک ایرانی و فارسی زبان محدود نمی شود.

شعرهای فروغ فرخزاد را اگر بخواهیم از نگاه  ساختارگرایانه نیز بررسی کنیم باید در برابر توانایی ذهن سیال و فرم گرای وی سر تعظیم فرود آورد.فروغی که توانسته در بلندترین شعرهای خود، با سیالیت تمام ، فرم و ساختار منسجم معنایی و تصویری را حفظ کند.

و این منم

زنی تنها

در آستانه فصلی سرد

در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین

و یأس ساده و غمناک اسمان

و ناتوانی این دستهای سیمانی

  

زمان گذشت

زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت

 ساعت چهار بار نواخت

امروز روز اول دی ماه است

من راز فصلها را میدانم

و حرف لحظه ها را میفهمم

نجات دهنده در گور خفته است

و خاک ، خاک پذیرنده

اشارتیست به آرامش

 

 

زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت

  

در کوچه باد میآمد

در کوچه باد میآمد

و من به جفت گیری گلها میاندیشم

به غنچه هایی با ساقهای لاغر کم خون

و این زمان خسته ی مسلول

و مردی از کنار درختان خیس می گذرد

مردی که رشته های آبی رگهایش

مانند مارهای مرده از دو سوی گلو گاهش

بالا خزیده اند و در شقیقه های منقلبش آن هجای خونین را

تکرار می کنند

-سلام

- سلام

و من به جفت گیری گل ها میاندیشم

 

در آستانه فصلی سرد

در محفل عزای آینه ها

و اجتماع سوگوار تجربه های پریده رنگ

و این غروب بارور شده از دانش سکوت

چگونه می شود به آن کسی که میرود اینسان

صبور ،

سنگین ،

سرگردان .

فرمان ایست داد .

چگونه می شود به مرد گفت که او زنده نیست ، او هیچوقت

زنده نبوده است.»*

 

*بخشی از شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

یادداشتی برای فکر کردن

148-وقتی"بازمانده ی روز"...

147-در آستانه ی سالمرگ فروغ فرخزاد

ی ,فروغ ,شعر ,فرخزاد ,های ,آستانه ,فروغ فرخزاد ,چهار بار ,جفت گیری ,به آن ,شود به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها